سفارش تبلیغ
صبا ویژن
fall in love

زنده بادرفیقی که سهمشوتورفاقت کم نذاشت ولی کمتربرداشت تارفیقش کم نیاره.زنده باد دلی که هزاران بار شکست ولی بلد نیست دل بشکنه .زنده باداونی که تواوج مشکلات به جای اینکه صحنه روترک کنه درک میکنه. زنده بادکسی که وقتی بردم گفت اون رفیقمه ووقتی باختم گفت من رفیقشم. زنده بادکسی که آدم روبه خاطرخطاهای گذشته سرزنش نمیکنه.زنده باد...


نوشته شده در یادداشت ثابت - یکشنبه 92/4/31ساعت 11:42 عصر توسط ali نظرات ( ) | |

هفت شهرعشق

اول : نگاهودلربایی

دوم : دیداروآشنایی

سوم : روزهای شیرین وطلایی

چهارم : بهانه.فکرجدایی

پنجم : بی وفایی

ششم : دوری وبی اعتنایی

هفتم : اشک وآه تنهایی

 

 

 

زندگی کوتاه ترازآن است که به خصومت بگذرد

وقلبها گرامی ترازآنند که بشکنند

فرداطلوع خواهدکرد حتی اگرمانباشیم

پس بیاییدعاشق شویم

عاشق آن کس که میخواهیم شویم

 

 

 

به گل گفتم عشق چیست؟         گفت ازمن خوشبوتر

به پروانه گفتم عشق چیست؟     گفت ازمن زیباتر

به شمع گفتم عشق چیست؟       گفت ازمن سوزنده تر

به عشق گفتم آخرتوکیستی؟      گفت نگاهی بیش نیستم

 

 

 

 

عشق راوارد کلام کنیم            تابه هرعابری سلام کنیم

وبه چهره ای تبسم داشت         مابه آن چهره احترام کنیم

زنگی درسلام وپاسخ اوست     عمرراصرف این پیام کنیم

عابری شاید عاشقی باشد         پس به هرعابری سلام کنیم

 

 

 

عذرمیخواهم کنون باتنی درهم شکسته میخزم باسینه تادامان یارم را بگیرم آرزو دارم که زیرپای دلدارم بمیرم...

 


 


نوشته شده در دوشنبه 92/4/31ساعت 11:36 عصر توسط ali نظرات ( ) | |

ملاقات

خنده تلخ

 

hug

love

 


نوشته شده در پنج شنبه 92/4/27ساعت 6:37 عصر توسط ali نظرات ( ) | |

دستانم را در دستانت گرفته ای ومرا با خود به اوج میبری    ....

انقدر بالا که جز من و تو و عشق بین ماچیز دیگری وجود نداره    .....

انقدر بالا که تنها چشم من تو را میبیند   ......

و دستانم تنها گرمای دستان  تو را حس میکند...

انقدر بالا که دیگر دنیایی جز چشمهای تو در برابر چشم هایم نیست....

چشم هایم را بازو بسته میکنم...

اه....دوباره همین اتاق تاریک...دوباره همین رویای با  تو بودن...

 

 

 

 

دستام سردن سرد سرد  انقدر که انگار در برف و بوران بو ده اند...

و تو این را درک کردی...

دستانم را گرفتی..

اما هیچ وقت به این فکر نکردی که دستانم به گرمای دستانت عادت خواهند کرد....

 

 


نوشته شده در پنج شنبه 92/4/27ساعت 5:56 عصر توسط ali نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت